نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
دانشیار، گروه انقلاب و اندیشه سیاسی،دانشگاه تهران، تهران، ایران
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسنده [English]
بررسی رویکردهای مختلف نظری دانش روابط بینالملل نشان میدهد که اگرچه سازهانگاری تا حدودی میتواند این رویداد را بهتر از دیگر رویکردهای غالب تبیین نماید، اما هیچکدام از رهیافتهای نظری موجود نمیتوانند به نحوی بایسته به تبیین این رویداد جهانگستر که هویتهای متکثر را در ذیل سامانه معنایی ایجادشده از تقاطع «عقل قدسی» با «عشق حقیقی»، مجتمع کرده است، بپردازند. این نقصان اگرچه در رویکردهای جریان اصلی روابط بینالملل به وضوح قابل رویت است، اما در رویکردهای میانی، انتقادی و اعتراضی هم دیده می-شود. موضوعی که به نظر میرسد بیش از هر چیز به دلیل نقصانهای فرانظری حاکم بر مجموعه دانش روابط بینالملل باشد. اگرچه در رویکردهای میانی، انتقادی و اعتراضی تلاشی برای حل این نقصان صورت گرفته اما واقعیت آن است که از یکسو به دلیل خلاء نگرش چند مرتبهای به مولفه «عقل» و تقلیل فهم موضوعات در قالب «عقل ابزاری» و «عقل متعارف» و از سوی دیگر به دلیل عاری بودن این دانش از رویکردهای عرفانی و بیتوجهی به مولفه «عشق»، لزوم بازاندیشی در نظریه روابط بینالملل برای فهم بهتر جهان آینده کاملاً احساس میشود.
کلیدواژهها [English]